هم‌قافیه با باران

۲ مطلب با موضوع «شاعران :: احسان تاجی ـ احسان نصری» ثبت شده است

دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی

که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی


تو فقط آمده بودی که دل از من ببری؟

بروی، دور شوی، قصه و رویا بشوی؟


انقلابی شده در سینه ی من، فتنه ی توست

سبزیِ چشم تو باعث شده رسوا بشوی


من پس انداز دلم را به تو دادم که تو هم

بیمه ی عمر دلم روز مبادا بشوی


غرق عشق تو شدم، بلکه تو شاید روزی

دل به دریا بزنی، عازم دریا بشوی


حیف ما نیست که یک زوج موفق نشویم؟

حیف از این نیست که تو این همه تنها بشوی؟


نم باران، لب دریا، غم تو، تنگ غروب

دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی


احسان نصری

۰ نظر ۱۳ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۰۰
هم قافیه با باران

مرا راه گلو ای بغض غم، وا می کنی یا نه

برایم چاره ای جز گریه پیدا می کنی یا نه

ببین سوز درونم از خطوط چهره ام پیداست

تو هم در چهره ام غم را تماشا می کنی یا نه

دلم در هر طپش صد بار آواز تو را خواند

نمی دانم تو هم یاد دل ما میکنی یا نه

فشردم بار ها زنگ در میخانة چشمت

که آیا بین عشاقت مرا جا می کنی یا نه

تو در قلب منی هرجا که هستی هر کجا باشی

ندانم کنج این ویرانه مأوا می کنی یا نه

گلی، باغی، بهاری، گلشنی، چون عطر صحرایی

برای دیدن گل عزم صحرا می کنی یا نه

چنان امروز زیباتر ز دیروزی، که گیجم من

تو خود را اینچنین هر روز زیبا می کنی یا نه

میان عقل من با عشق تو دعواست روز و شب

تو هم مانند من با خویش دعوا می کنی یا نه


احسان تاجی

۰ نظر ۰۳ مهر ۹۳ ، ۱۲:۰۵
هم قافیه با باران
هم قافیه با باران