هم‌قافیه با باران

یک لحظه واقعا بد و یک لحظه عالی ام

يكشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۵:۱۶ ب.ظ

یک لحظه واقعا بد و یک لحظه عالی ام
این روزها به لطف تو حالی به حالی ام

شهری میان خاک جنوبم که مدتی ست
درگیر ابرهای سیاه شمالی ام

داروی درد کهنه خودش درد دیگری ست
سیلاب آمده وسط خشکسالی ام

من آن نخورده مستم از اینکه تمام وقت
لبریز عطر توست هوا در حوالی ام

خوش بو شده اتاقم و اصلا عجیب نیست
جان داده ای به تک تک گل های قالی ام

چون برکه ای که آب ندارد ،بدون عشق
لطفی نداشت زندگی خشک و خالی ام

جواد منفرد

۹۷/۰۵/۱۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران