هم‌قافیه با باران

۲ مطلب با موضوع «شاعران :: محمدحسین بهجتی» ثبت شده است

روشن از روی تو آفاق جهان می‌بینم
عالم از جاذبه‌ات در هیجان می‌بینم

بی‌نشانی تو و حیرانم از این راز که من
هر کجا می‌نگرم از تو نشان می‌بینم

دل هر ذره تجلی‌گه مهر رخ توست
نتوان گفت چه اسرار نهان می‌بینم

باد با زمزمه تسبیح تو را می‌خواند
آب را ذکر تو جاری به زبان می‌بینم

نور روی تو نه تنها به دل سینا تافت
که من این نور ز هر ذره عیان می‌بینم

چه تماشایی و زیباست جمال تو که من
هر چه چشم است به رویت نگران می‌بینم

به تو سوگند که در موقع طوفان بلا
یاد تو مایه آرامش جان می‌بینم

بر در خویش «شفق» را به گدایی بپذیر
که گدایان تو را به ز شهان می‌بینم

محمدحسین بهجتی
۰ نظر ۰۹ خرداد ۹۶ ، ۱۱:۳۹
هم قافیه با باران

اندر آنجا که حق سر به زیر است
اندر آنجا که باطل امیر است
اندر آنجا که دین و مروّت
پایمال و زبون و اسیر است
راستی زندگی ناگوار است
مرگ بالاترین افتخار است

اندرآنجا که از فرط بیداد
نیست مظلوم را تاب فریاد
اندر آنجا که ظالم به مستی
بر سر خلق می‌تازد آزاد
مُهر بر لب نهادن گناه است
خامُشی بدترین اشتباه است

این اساسِ مرام حسین است
روح و رمز قیام حسین است
یا که آزادگی یا شهادت
حاصلی از پیام حسین است
شیعه او هم این‌سان غیور است
تا ابد از زبونی به دور است

شیعه و تن به بیداد دادن؟!
شیعه و مُهر بر لب نهادن؟!
شیعه و خفتن و آرمیدن؟!
شیعه و در مَذَلَّت فتادن؟!
شیوه شیعه هرگز نه این است
شیعه نبود هر آن کس چنین است

محمدحسین بهجتی اردکانی (شفق)

۰ نظر ۱۸ مهر ۹۵ ، ۱۹:۳۴
هم قافیه با باران
هم قافیه با باران