به سمت قبله ی مکاره ها دراز شدی
خمار سجده شکستی، خودت نماز شدی
کدام تاس به نفرین نشسته است رفیق
که سفره خانه ی مشتی قمارباز شدی؟
بنا به طالع محمود و اعتراف شهود
شراب شاه زدی لقمه ی ایاز شدی؟
چه دیده ای که در این شهر بی در و پیکر
دکان آینه بستی، کلیدساز شدی
کدام بال ترازو شکسته است رفیق
که با جماعت نیرنگ هم تراز شدی؟
تمام شهر به بن بست خورده است و دریغ
تو هم که پنجره بودی به دره باز شدی
احسان افشاری