کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست
شنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۰ ب.ظ
کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست
کدخدا نیست، خدا نیست، بلای ده ماست
روزگاریست به گوش همه خواند که خداست
خانه اش در ده ما نیست، جدای ده ماست
بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست
کدخدا دیر زمانیست که دیوانه شده ست
از زمانی که به دیدار خدا رفته و در خانه شده ست
خانه را دیده، خدا را نه؛ ولی با همه بیگانه شده ست
غافل از آن که خدا در همه جای ده ماست
بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست
محمد رضا یعقوبی
پای یک مسجد متروک بنای ده ماست
۹۵/۰۳/۱۵