روشن از روی تو آفاق جهان میبینم
سه شنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۳۹ ق.ظ
روشن از روی تو آفاق جهان میبینم
عالم از جاذبهات در هیجان میبینم
بینشانی تو و حیرانم از این راز که من
هر کجا مینگرم از تو نشان میبینم
دل هر ذره تجلیگه مهر رخ توست
نتوان گفت چه اسرار نهان میبینم
باد با زمزمه تسبیح تو را میخواند
آب را ذکر تو جاری به زبان میبینم
نور روی تو نه تنها به دل سینا تافت
که من این نور ز هر ذره عیان میبینم
چه تماشایی و زیباست جمال تو که من
هر چه چشم است به رویت نگران میبینم
به تو سوگند که در موقع طوفان بلا
یاد تو مایه آرامش جان میبینم
بر در خویش «شفق» را به گدایی بپذیر
که گدایان تو را به ز شهان میبینم
محمدحسین بهجتی
عالم از جاذبهات در هیجان میبینم
بینشانی تو و حیرانم از این راز که من
هر کجا مینگرم از تو نشان میبینم
دل هر ذره تجلیگه مهر رخ توست
نتوان گفت چه اسرار نهان میبینم
باد با زمزمه تسبیح تو را میخواند
آب را ذکر تو جاری به زبان میبینم
نور روی تو نه تنها به دل سینا تافت
که من این نور ز هر ذره عیان میبینم
چه تماشایی و زیباست جمال تو که من
هر چه چشم است به رویت نگران میبینم
به تو سوگند که در موقع طوفان بلا
یاد تو مایه آرامش جان میبینم
بر در خویش «شفق» را به گدایی بپذیر
که گدایان تو را به ز شهان میبینم
محمدحسین بهجتی
۹۶/۰۳/۰۹