مباد چیزی از این انتظار کم بشود
شنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۵۵ ب.ظ
مباد چیزی از این انتظار کم بشود
و در مسیر تماشا غبار کم بشود
کنار آینه قیچی زدی به موهایت
که از طبیعت من آبشار کم بشود
برای عشق نگارنده هست و می ترسم ،
خدا نکرده زمانی نگار کم بشود
چه حسرتی بکشد واگن پر از شوقی
که در میانه ی ریل از قطار کم بشود
به اسب های اصیل تو برنخواهد خورد
از این قبیله اگر یک سوار کم بشود
سری که در قدم عشق سر به زیر نشد
خوشا برابر تو روی دار کم بشود
احسان افشاری
۹۵/۰۳/۲۹