گل نیست ماه نیست، دلِ ماست پارسی
غوغای کُه، ترنم دریاست پارسی
از آفتاب، معجزه بر دوش می کشد
رو بر مراد و روی به فرداست پارسی
از شام تا به کاشغر، از سِند تا خجند
آیینه دار عالم بالاست پارسی
تاریخ را، وثیقه ی سبز شکوه را
خون من و کلام مطلاست پارسی
روح بزرگ و طبل خراسانیان پاک
چتر شرف، چراغ مسیحاست پارسی
تصویر را مغازله را و ترانه را
جغرافیای معنوی ماست پارسی
سرسخت در حماسه و هموار در سرود
پیدا بوَد از این که چه زیباست پارسی
بانگ سپیده، عرصه ی بیدار باش مرد
پیغمبر هنر، سخنِ راست پارسی
دنیا بگو مباش، بزرگی بگو برو
ما را فضیلتی ست که ما راست پارسی
عبدالقهارعاصی