هم‌قافیه با باران

آتشین خوی مرا پاس دل من نیست نیست

يكشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۲۴ ب.ظ

آتشین خوی مرا پاس دل من نیست نیست
برق عالم سوز را پروای خرمن نیست نیست

مشت خاشاکی کجا بندد ره سیلاب را؟
پایداری پیش اشکم کار دامن نیست نیست

آنقدر بنشین که برخیزد غبار از خاطرم
پای تا سر ناز من هنگام رفتن نیست نیست

قصه امواج دریا را ز دریا دیده پرس
هر دلی آگه ز طوفان دل من نیست نیست

همچو نرگس تا گشودم چشم پیوستم به خاک
گل دوروزی بیشتر مهمان گلشن نیست نیست

ناگزیر از ناله ام در ماتم دل چون کنم؟
مرهم داغ عزیزان غیر شیون نیست نیست

در پناه می ز عقل مصلحت بین فارغیم
در کنار دوست بیم از طعن دشمن نیست نیست

بر دل پاکان نیفتد سایه آلودگی
داغ ظلمت بر جبینم صبح روشن نیست نیست

نیست در خاطر مرا اندیشه از گردون رهی
رهرو آزاده را پروای رهزن نیست نیست

رهی معیری

۹۵/۰۲/۲۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران