آشفته کن ای غم، دل طوفانی ما را
جمعه, ۷ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۶ ق.ظ
آشفته کن ای غم، دل طوفانی ما را
انکار کن ای کفر، مسلمانی ما را
شوریده سران صف عشقیم، مگر تیغ
مرهم بنهد زخم پریشانی ما را
بر قامت ما پیرهن زخم بدوزید
تا پاک کند تهمت عریانی ما را
ای زخم شکوفا بگشا در سحر وصل
گلخانه در بسته پیشانی ما را
زین پیش حرامی صفتی در حرم دوست
نشکست چنین حرمت مهمانی ما را
از کرببلا با عطش زخم رسیدیم
یارب!بپذیر این همه قربانی ما را
علیرضا قزوه
۹۶/۰۷/۰۷