هم‌قافیه با باران

آغــاز می کنم غزلــم را به نام تـــو

يكشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۳، ۰۵:۳۳ ب.ظ

آغــاز می کنم غزلــم را به نام تـــو

حبل الورید شعر مرا خون تازه شو !


حبل الورید غیرتِ مردانِ مرد نیست

حبل الورید : قیمت یک تار موی تو !


نزدیکتر بــه تو… نه ! تو نزدیک تر به من !…

اصلاُ نه این نه آن !… فقط از پیش من نرو -


- تا آیه آیه ، وحی برقصم شبیه شعر

تا شعله شعله، نور بپاشم به کوچه و -


- خواب هزار ساله این شهر منجمد

شهر چراغ قرمز و آژیر و تابلو -


- در این نبرد تن به تن آشفته … تن به تن ؟! …

نه !… یک هزار و سیصد و هشتاد و سه به دو !


آری ! تمام بُعد زمان رو به روی ماست !

تاریخ ، حرف کهنه و این عشق حرف نو !


تو حرف تازه ای و غزل می زند ورق -

- تقویم را و تا ابدیت ، جلو جلو -


هر صفحه را به بوسه تو مُهر می کند …

خیام ، مست عطر دهانت ، تلو تلو -


… می آید و دوباره رصد می کند … تـــو را !

شک می کند … دوباره رصد می … دوباره… دو -


نه ! …صد هزار باره ! ….یقین می کند ! … و بعد :

تاریـــخ نو : ۱/ ۱/ یکسال بعد تو !


سیامک بهرام پرور

۹۳/۰۸/۱۸
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران