هم‌قافیه با باران

آقا سلام روضه مادر شروع شد

دوشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۲۱ ب.ظ

آقا سلام روضه مادر شروع شد

باران اشک های مکرر شروع شد


آقا اجازه هست بخوانم برایتان

این اتفاق از دم یک در شروع شد


تا ریشه های چادر خاکی مادرت

آتش گرفت، روضه معجر شروع شد


فریادهای مادر پهلو شکسته ات

تا شد فشار در دو برابر شروع شد


این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب

بی اختیار گریه حیدر شروع شد


وقتی رسید قصه به اینجای شعر من

ایام خانه داری دختر شروع شد ...


دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهر

یک ماجرا به قافیه سر شروع شد


وحید محمدی

۹۳/۱۲/۱۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران