آمدم تا مرزهای بسته ى آغوش تو
جمعه, ۳۰ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۱۱ ب.ظ
آمدم تا مرزهای بسته ى آغوش تو
تا لب دریای باران خورده ی خاموش تو
از شرابت بیشتر امشب برای من بریز
تا بگویم:" درد دارم می کشم " در گوش تو
اختیارم دست رویاهاست تا می پرورم
بوسه های سرد را روی تن بیهوش تو
کودکی پای برهنه توی این تصویر ها
می دود دنبال آن چشمان بازیگوش تو
بغض کردم بازهم اما دلیلش را نپرس
تا که بگذارم سرم را بی صدا بر دوش تو
صنم نافع
۹۵/۰۷/۳۰