هم‌قافیه با باران

آمدی بغض گلو قسمت باران بکنی

چهارشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۴۷ ب.ظ

آمدی بغض گلو قسمت باران بکنی
بارش ابر غمی سهم بیابان بکنی

آمدی تنگ تر از پیش دلم تنگ شود
خانه ی دنج دلم کُنج خیابان بکنی

آمدی تلخ ترین قصّه شود قصّه ی من
غصه ها در دل این غم زده مهمان بکنی

آمدی آمدنت لذّت دیدار نداشت
نیتّت زلزله ای بود پریشان بکنی

اینکه با آمدنت کفر من ایمان بشود
اینکه شمشیر بگیری و مسلمان بکنی

اینکه ساز دل ناکوک ببینی بروی
زخمه از حنجره ی عاطفه پنهان بکنی

بی خداحافظی آماده ی رفتن بشوی
کاخ رویایی این سلسله ویران بکنی

شاعری درد بدی بود چه می فهمیدی
آمدی شعر شدی یکسره عصیان بکنی


علی نیاکوئی لنگرودی

۹۴/۰۵/۲۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران