آه، ای ناشناس ناهمرنگ!!
دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۱۴ ق.ظ
آه ، ای ناشناس ناهمرنگ !!
بازگو ، خفته در نگاه تو چیست ؟
چیست این اشتیاق سرکش و گنگ
در پس دیدهٔ سیاه تو چیست ؟چیست این ؟ شعله یی ست گرمی بخش
چیست این ؟ آتشی ست جان افروز
چیست این ، اختری ست عالمتاب
چیست این ؟ اخگری ست محنت سوزبر لبان درشت وحشی ی تو
گرچه نقشی ز خنده پیدا نیست
لیک در دیدهٔ تو لبخندی ست
که چو او ، هیچ خنده زیبا نیست
شوق دارد ، چو خواهش عاشق
از لب یار شوخ دلبندش
شور دارد ، چو بوسهٔ مادر
به رخ نازدانه فرزندشآه ، ای ناشناس ناهمرنگ
نگهی سخت آشنا داری
دل ما با هم است پیوسته
گرچه منزل زما جدا داری
آه ، ای ناشناس ! می دانم
که زبان مرا نمی دانی
لیک چون من که خواندم از نگهت
از رخم نقش مهر می خوانی ..سیمین بهبهانی
۹۴/۰۶/۰۹