هم‌قافیه با باران

آه ، ای ناشناس ناهمرنگ

شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۰۰ ب.ظ

آه ، ای ناشناس ناهمرنگ 
 بازگو ، خفته در نگاه تو چیست ؟
 چیست این اشتیاق سرکش و گنگ 
 در پس دیده ی سیاه تو چیست ؟
 چیست این ؟ شعله یی ست گرمی بخش
چیست این ؟ آتشی ست جان افروز
چیست این ، اختری ست عالمتاب 
چیست این ؟‌ اخگری ست محنت سوز 
بر لبان درشت وحشی ی تو 
 گرچه نقشی ز خنده پیدا نیست 
 لیک در دیده ی تو لبخندی ست 
 که چو او ، هیچ خنده زیبا نیست 
شوق دارد ،‌ چو خواهش عاشق 
از لب یار شوخ دلبندش
 شور دارد ، چو بوسه ی مادر 
به رخ نازدانه فرزندش
آه ، ای ناشناس ناهمرنگ 
نگهی سخت ‌آشنا داری
دل ما با هم است پیوسته 
گرچه منزل زما جدا داری
آه ، ای ناشناس !‌ می دانم 
که زبان مرا نمی دانی
لیک چون من که خواندم از نگهت 
از رخم نقش مهر می خوانی


سیمین بهبهانی

۹۳/۱۱/۱۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران