آی نفس! بی تو نفس بی نفس
پنجشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۰ ب.ظ
آی نفس! بی تو نفس بی نفس
می کُشَدَم فکر و خیالِ قفس
بندِ دلم بند به چشمانِ توست
مست و خرابِ شب زُلفان توست
آی نفس! تاجِ غرورِ منی
مثنویِ شعر و سرورِ منی
تا که تو را دید دلم رام شد
شوخ شد و شنگ شد و خام شد
آی تو که مایه آرامشی
زلزله ای، قاتلِ آسایشی!
با تو خطا کردن و دیوانگی
هست نشان از تبِ فرزانگی!
آدم و حوایِ بهشتِ مرا
وسوسه کن، کج بِنِه خشتِ مرا!
محمد صادق زمانی
۹۴/۰۳/۲۸