"ادخلوها بسلام آمنین" ... در باز شد
چهارشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۴۶ ب.ظ
"ادخلوها بسلام آمنین" ... در باز شد
ازمیان جمعیت راهی به این سر باز شد
در حرم سهل است، حتی در دل میدان مین
هر زمان که "یارضا" گفتیم معبر باز شد
اول نامش که آمد بر زبانم سوختم
دردلم بال صد و ده تا کبوتر باز شد
از صدای گریه ی زن ها یکی واضح تر است
خوش به حالش بعد عمری بغض مادر باز شد
دار قالی... پنجره فولاد... مادر سال ها
بس که روی هم گره زد بخت خواهر باز شد
مادر از باب_الرضا رد شد به من رو کرد و گفت
بچه که بودی زبانت پشت این در باز شد
شاعری آمد به قصد ترک سیگارش حرم
عادتش را ترک کرد اما کبوترباز شد...!
محمد حسین ملکیان
۹۳/۱۰/۱۷