هم‌قافیه با باران

از تـو آنی دل دیـوانهٴ من غـافل نیست

پنجشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۰۷ ب.ظ

از تـو آنی دل دیـوانهٴ من غـافل نیست

اینکه درسینهٴ من هست تو هستی دل نیست

آنکـه بـالا و بَـرِ زلـف دلا ویـز تـو را

دیـد و زنجیـری زلـف تو نشد عاقل نیست

شـرم از مـوی سپید و رخ پُـر چین دارم

ورنه آنکیست که برچون تو بُتی مایل نیست

مکن آزار دلی را کـه بـه جان طالب تست

وانگهش هیچ جـز این هـدیهٴ نا قابل نیست

آه ای عشق چه سود از کشش و کوشش ما

عمر ما عمر حباب است و تـو را ساحل نیست

به سراشیب چهل چون بنهـی پای ، بدان

قـدر انفاس که بس فاصلـه تا منزل نیست

سیم و زر جوئی و در پنجهٴ پنجاه اسیر

تـو اگـر غافلی از خویش قضا غافل نیست

آرزو کم کـن و از حرص بپـرهیز کـه آز

آب شوری است کزان غیرعطش حاصل نیست

آنکـه پـا بـر سر مـوری بنهد از سـر عمد

گـر سلیمان زمـان است یقیـن کامل نیست

بعد هفتاد به مستی گذران عمـر ، عماد

حمل این بار گران به از این محمل نیست


عماد خراسانی

۹۴/۰۴/۰۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران