از برای خاطر اغیار، خوارم میکنی
چهارشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۵۱ ب.ظ
از برای خاطر اغیار، خوارم میکنی
من چه کردم کاین چنین بیاعتبارم میکنی؟
روزگاری آنچه با من کرد استغنای تو
گر بگویم، گریهها بر روزگارم میکنی
گر نمیآیم به سوی بزمت از شرمندگیست
زانکه هر دم پیش جمعی شرمسارم میکنی
گر بدانی حال من گریان شوی بیاختیار
ای که منع گریه ی بیاختیارم میکنی
گفتهای تدبیر کارت میکنم وحشی منال
رفت کار از دست کی تدبیر کارم میکنی
وحشی بافقی
من چه کردم کاین چنین بیاعتبارم میکنی؟
روزگاری آنچه با من کرد استغنای تو
گر بگویم، گریهها بر روزگارم میکنی
گر نمیآیم به سوی بزمت از شرمندگیست
زانکه هر دم پیش جمعی شرمسارم میکنی
گر بدانی حال من گریان شوی بیاختیار
ای که منع گریه ی بیاختیارم میکنی
گفتهای تدبیر کارت میکنم وحشی منال
رفت کار از دست کی تدبیر کارم میکنی
وحشی بافقی
۹۶/۰۷/۲۶