از خویش می رویم و بیابان ما تویی
چهارشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۳ ق.ظ
از خویش می رویم و بیابان ما تویی
آغاز ما تو هستی و پایان ما تویی
ما ماهیان غرق در امواج شور تو
هم آب ما تو هستی و هم نان ما تویی
بی پرده می درخشی و بی پرده نیستی
پیدای ما تو هستی و پنهان ما تویی
ما جنگل نهان شده در جان هسته ایم
فریاد می زنیم که باران ما تویی
ما برّه های گمشده در ذات ظلمتیم
دنبالمان بگرد که چوپان ما تویی
دنبالمان بگرد و خودت را نشان بده
در گرگ و میش ، طالع تابان ما تویی
قربان ولئی
۹۵/۰۳/۰۵