هم‌قافیه با باران

از ما زمینیان به شما آسمان سلام

شنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۹ ب.ظ

از ما زمینیان به شما آسمان سلام

مولای دلشکسته، امام زمان سلام

این روزها هزار و دو چندان شکسته ای

حالا کجای روضه بابا نشسته ای

رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت

قربان ریشه های نخ شال گردنت

آماده می کنی کفن و تربت و لحد

مرد سیاهپوش، خدا صبرتان دهد

گویا دوباره بی کس و بی یار وخسته ای

این روزها کنار دو بستر نشسته ای

انگار غصه دار جراحات سینه ای

گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای

یکبار فکر زهر و دل پر شراره ای

یکبار فکر واقعه گوشواره ای

با اینکه بر سر پدر دیده بسته ای

اما به یاد مادر پهلو شکسته ای

آن مادری که بال و پرش درد می کند

هم کتف و شانه هم کمرش درد می کند

هم بین خانه گفت و شنودش اشاره شد

هم آسمان روسریش پر ستاره شد

دو ماه و نیم کارحسن موشکافی و

دو ماه و نیم بازوی مادر غلافی و...

دو ماه و نیم گونه زخمی ماه! تر

از چادر سیاه سرش هم سیاه تر

تا اینکه با سیاه پر تازیانه رفت

شمع شب مدینه هم آخر شبانه رفت


علی زمانیان

۹۴/۰۹/۲۸
هم قافیه با باران

نظرات  (۱)

مصرع اول اگر این طور بود بهتر بود
از خاک دل به گل آسمان سلام

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران