هم‌قافیه با باران

اسپند نسوزاندم و آبی نفشاندم

چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۵، ۰۶:۱۶ ب.ظ

اسپند نسوزاندم و آبی نفشاندم
اندوهِ خودم را به خیابان نکشاندم

بعد از تو درِ خانه ی خود را نگشودم
بعد از تو کسی را به کنارم ننشاندم

از پشت همین پنجره ی رو به تماشا
.سمتی نخرامیدم وچشمی نچراندم

برداشتم از گوشه ی رف کهنه کتابی
هی خواندم و هی خواندم و هی خواندم و خواندم

درگیرِ سفرنامه ی مجنون شدم اما
خود را به سراپرده ی لیلی نرساندم

خواندم شب تنهاشده ای را و دلم سوخت
از پلک ِترم هرچه که خواب است پراندم

رفتی و به شهری که دلت خواست رسیدی
من هم شبِ بیداری خود را گذراندم

محمد سلمانی

۹۵/۰۱/۲۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران