هم‌قافیه با باران

امروز مرده بین که چه سان زنده می‌شود

چهارشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۵ ب.ظ

امروز مرده بین که چه سان زنده می‌شود
آزاد سرو بین که چه سان بنده می‌شود

پوسیده استخوان و کفن‌های مرده بین
کز روح و علم و عشق چه آکنده می‌شود

آن حلق و آن دهان که دریدست در لحد
چون عندلیب مست چه گوینده می‌شود

آن جان به شیشه‌ای که ز سوزن همی‌گریخت
جان را به تیغ عشق فروشنده می‌شود

بسیار دیده‌ای که بجوشد ز سنگ آب
از شهد شیر بین که چه جوشنده می‌شود

امروز کعبه بین که روان شد به سوی حاج
کز وی هزار قافله فرخنده می‌شود

امروز غوره بین که شکر بست از نشاط
امروز شوره بین که چه روینده می‌شود

می‌خند ای زمین که بزادی خلیفه‌ای
کز وی کلوخ و سنگ تو جنبنده می شود

غم مرد و گریه رفت بقای من و تو باد
هر جا که گریه ایست کنون خنده می‌شود

آن گلشنی شکفت که از فر بوی او
بی داس و تیش خار تو برکنده می‌شود

پاینده گشت خضر که آب حیات دید
پاینده گشت و دید که پاینده می‌شود

پاینده عمر باد روان لطیف ما
جان را بقاست تن چو قبا ژنده می‌شود

خاموش و خوش بخسپ در این خرمن شکر
زیرا شکر به گفت پراکنده می‌شود

من خامشم ولیک ز هیهای طوطیان
هم نیشکر ز لطف خروشنده می‌شود
 
مولانا

۹۵/۰۵/۱۳
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران