هم‌قافیه با باران

امشب عجبست ای جان گر خواب رهی یابد

جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۳۷ ب.ظ

امشب عجبست ای جان گر خواب رهی یابد
وان چشم کجا خسپد کو چون تو شهی یابد

ای عاشق خوش مذهب زنهار مخسب امشب
کان یار بهانه جو بر تو گنهی یابد

من بنده آن عاشق کو نر بود و صادق
کز چستی و شبخیزی از مه کلهی یابد

در خدمت شه باشد شب همره مه باشد
تا از ملاء اعلا چون مه سپهی یابد

بر زلف شب آن غازی چون دلو رسن بازی
آموخت که یوسف را در قعر چهی یابد

آن اشتر بیچاره نومید شدست از جو
می‌گردد در خرمن تا مشت کهی یابد

بالش چو نمی‌یابد از اطلس روی تو
باشد ز شب قدرت شال سیهی یابد

زان نعل تو در آتش کردند در این سودا
تا هر دل سودایی در خود شرهی یابد

امشب شب قدر آمد خامش شو و خدمت کن
تا هر دل اللهی ز الله ولهی یابد

اندر پی خورشیدش شب رو پی امیدش
تا ماه بلند تو با مه شبهی یابد


مولوی

۹۵/۰۴/۰۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران