هم‌قافیه با باران

امشب که ناز از مژه ی تر کشیده ام

شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۴، ۱۲:۱۸ ق.ظ

امشب که ناز از مژه ی تر کشیده ام

با اشک خویش، نقش کبوتر کشیده ام


نقاش نیستم ولی انگار، با قلم

طرح «مدینه» در دل دفتر کشیده ام


ماهی به روی «گنبد خضرا» به روشنی

آهی به یاد «شهر پیمبر» کشیده ام


گیسوی نخل های پریشان شهر را

در برگ ریز سرو و صنوبر کشیده ام


شاید یکی، شبیه گل ارغوان شود

صدبار، عکس لاله ی پرپر کشیده ام


«روح القدس» که داد به دستم گل غزل

دیدم به «بیت وحی خدا» سر کشیده ام


صبح قیامت است و «اذاالشمس کورت»

من در «مدینه» شورش محشر کشیده ام


«پیک اجل» اجازه ی وارد شدن گرفت

دستی که کوفت حلقه بر این در، کشیده ام
 

در خانه ی «حبیب خدا» سوز ناله را

با روز رستخیز، برابر کشیده ام


زهرا که بود زمزمه هایش جگر خراش

او را کنار ساقی کوثر کشیده ام


پرواز روح قدسی «خورشید وحی» را

با اشک دیده، پاک و مطهر کشیده ام


آتش گرفت، خیمه ی دل های «اهل بیت»

این شعله را زعرش فراتر کشیده ام

...
این باغ، بعد داغ نبی، روز خوش ندید

این است اگر که لاله ی پرپر کشیده ام


اشکم که پشت «پنجره های بقیع» ریخت

دیدم که از کجا به کجا پر کشیده ام


گفتم به سوز مرثیه: چنگی به دل بزن!

دیدی که نقش ساقی و ساغر کشیده ام


گفت: از «شفق» بپرس که آب از سرش گذشت

امشب که ناز از مژه ی تر کشیده ام


محمدجواد غفورزاده

۹۴/۰۹/۲۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران