اگرچه نمیخوام غم چهرتو
اگرچه نمیخوام غم چهرتو
اگرچه نمیخوام مجبور شی
ولی جای خالیت منو میکشه
من عادت ندارم ازم دور شی
من عادت ندارم تحمل کنم
تو چشم غریبه گرفتار شی
یه جا غیر از این قلب خوابت بره
تو قلب یکی دیگه بیدار شی
نمیتونم این خالی رو پر کنم
نمیتونم از چشم تو بگذرم
تو از فصل پاییز زیباتری
من از فصل پاییز تنهاترم
تو آتیش بی رحم این زندگی
نشستم به جای دوتامون گلم
تبر قصد جون تو هم کرده بود
شکستم به جای دوتامون گلم
اگرچه بهار از نگاهت پره
جهان با تو زیباتره عشقِ من
به فکر شبای پر از برف باش
زمستونو یادت نره عشقِ من!
پریشون تر از من تو این شهر
بیا و بمون و بشین و بخند
من از جادههای خطر رد شدم
درارو رو به خیابون ببند
تو هم مثل من مات این جاده ای
تو هم حال و روزت یکم ناخوشه
من از این همه فاصله خستهام
غمِ دوریِ تو منو میکشه...
نمیتونم این خالی رو پر کنم
نمیتونم از چشم تو بگذرم
تو از فصل پاییز زیباتری
من از فصل پاییز تنهاترم
علیرضا آذر