اگر احساس میگنجید در شعر
شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۱۸ ق.ظ
اگر احساس میگنجید در شعر
بجز خاکستر از دفتر نمیماند
و اگر الهام میجوشید با حرف،
زبان با ناتوانی در نمیماند!
شبی همراه این اندوه جانکاه،
مرا با شوخ چشمی گفت و گو بود...
نه چون من های و هوی شاعری داشت!
ولی شعر مجسم چشم او بود!...
به هر لبخند یک "حافظ" غزل داشت
به هر گفتار یک "سعدی" سخن بود
من از آن شب خموشی پیشه کردم،
که شعر او خدای شعر من بود!...
فریدون مشیری
۹۴/۰۱/۲۹