هم‌قافیه با باران

اگر دست تو باشد موی من از شانه اش راضی ست

شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۵:۵۵ ب.ظ

اگر دست تو باشد موی من از شانه اش راضی ست

وَچون از شانه اش راضی ست از هم شانه اش راضی ست


به هیات ها نمی فهمیم دوری ازحرم را، چون؛

به وقت مست بودن آدم از میخانه اش راضی ست


چنان مرغی که در کنج قفس شاد است ازبودن

دلم ازدام اگر راضی نشد از دانه اش راضی ست


به هم می ریزی ای دَرهم شده مبنای عالم را

تو آن شمعی که در هجران هم از پروانه اش راضی ست


سگ این آستان آواره ی اینجا و آنجا نیست

کنار صاحبش هرجا که شد از لانه اش راضی ست


حسین از کردگارش بیشتر دلداده دارد،چون؛

از او هم عاقلش راضی ست هم دیوانه اش راضی ست


کسی که کربلا رفته پس ازعمری، فقط مست است

کسی که سخت صاحبخانه شد از خانه اش راضی ست


مهدی رحیمی

۹۳/۱۰/۲۰
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران