هم‌قافیه با باران

اگر مرد خردمندی تو را فرزانگی باید

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۱۰ ب.ظ

اگر مرد خردمندی تو را فرزانگی باید
وگر همدرد مجنونی غم دیوانگی باید

رفیقی بایدم همدم به شادی یار و در غم هم
وزین خویشان نامحرم مرا بیگانگی باید

من و گنج سخن‌سنجی که کنجی خواهد و رنجی
چو من گر اهل این رنجی تو را ویرانگی باید

چو زد دهقان زحمتکش به کشت عمر خود آتش
تو را ای مالک سرکش جُوی مردانگی باید

قناعت داده دنیا را گروه بی سر و پا را
چرا با این غنا ما را غم بی‌خانگی باید

در این بی انتها وادی چو پا از عشق بنهادی
به گرد شمع آزادی تو را پروانگی باید...

فرخی یزدی

۹۵/۰۹/۱۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران