هم‌قافیه با باران

این شهر کوچک ما ،شام و سَحَر ندارد

سه شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۸ ب.ظ

این شهر کوچک ما ،شام و سَحَر ندارد
چون آسمان این شهر، ماه و قَمَر ندارد

در بیشه ای که شیران، دربندِ روبَهانند
اندیشه های  انسان ، هرگز  ثمر  ندارد

از روز خلق دنیا ، دنیا به بندظلم است
شاید خدا  ندیده ؟ یا هم خبر  ندارد؟

از خانه رفته  بابا ، دنبال رزق و روزی
خَم  گشته  قامت او، دیگر  کَمَر  ندارد

شب شد دوباره بابا، با دست خالی آمد
در سُفره های خالی،  ایمان  گُذر  ندارد

بدبختی دو عالم ،مهمانِ خانه ی ماست
بی شک  به ما  جهنم ، اصلا  اثر  ندارد

مادر شبی به  من  گفت ، فرزند نازنینم
بازار  مستمندان ، سو د و  ضَرَر  ندارد !

قدرِ پدر بدانید ، او  نعمت خدایی ست
هر کس  پدر  ندارد ، سایه  بسر ندارد


یوسف محقق

۹۴/۰۹/۲۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران