این فصل آخر است، ببخش عاشقانه نیست
يكشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۴۰ ب.ظ
این فصل آخر است، ببخش عاشقانه نیست
امشب در این خرابه هوای ترانه نیست
مردم دوباره پشت سرم حرف می زنند
اما عجیب! لحن تو هم صادقانه نیست !
قلبی که جنس شیشه شد آخر شکستنی ست
عشقی که گشت یک طرفه جاودانه نیست
گفتم بمان به زخم غرورم نمک نپاش !
گفتی سزای عشق مگر تازیانه نیست؟
با این همه اگر چه مرا برده ای ز یاد،
هرچند در وجود تو از من نشانه نیست،
باور نمی کنم که تو طردم کنی، ولی
رفتم برای ماندنم آخر بهانه نیست !
امشب در این خرابه هوای ترانه نیست
مردم دوباره پشت سرم حرف می زنند
اما عجیب! لحن تو هم صادقانه نیست !
قلبی که جنس شیشه شد آخر شکستنی ست
عشقی که گشت یک طرفه جاودانه نیست
گفتم بمان به زخم غرورم نمک نپاش !
گفتی سزای عشق مگر تازیانه نیست؟
با این همه اگر چه مرا برده ای ز یاد،
هرچند در وجود تو از من نشانه نیست،
باور نمی کنم که تو طردم کنی، ولی
رفتم برای ماندنم آخر بهانه نیست !
۹۴/۰۱/۰۲