هم‌قافیه با باران

این فصل آخر است، ببخش عاشقانه نیست

يكشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۴۰ ب.ظ
این فصل آخر است، ببخش عاشقانه نیست
امشب در این خرابه هوای ترانه نیست

مردم دوباره پشت سرم حرف می زنند
اما عجیب! لحن تو هم صادقانه نیست !

قلبی که جنس شیشه شد آخر شکستنی ست
عشقی که گشت یک طرفه جاودانه نیست

گفتم بمان به زخم غرورم نمک نپاش !
گفتی سزای عشق مگر تازیانه نیست؟

با این همه اگر چه مرا برده ای ز یاد،
هرچند در وجود تو از من نشانه نیست،

باور نمی کنم که تو طردم کنی، ولی
رفتم برای ماندنم آخر بهانه نیست !
۹۴/۰۱/۰۲
هم قافیه با باران

نظرات  (۱)

اللهی و ربی من لی غیرک
خدایا مرا ببخش.. .
از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم….
از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
از این که نشان دادم کاره ای هستم، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند….
از این که ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمانم به تو بود….

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران