این ماه، عادتم شده در وا نمیکنم
چهارشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۶، ۰۸:۱۸ ب.ظ
این ماه، عادتم شده در وا نمیکنم
از پشت شیشه، برف تماشا نمیکنم
از ترس زرد بودنشان پشت پنجره
یک لحظه هم نگاه به گلها نمیکنم
این روزها از آینهها طفره میروم
با حرفهای راست مدارا نمیکنم
بیرون از این اتاق مکرّر نرفتهام
پرواز از این قفس به تماشا نمیکنم
در کفشهام شوق خطر خاک میخورد
پای سفر ندارم اگر پا نمیکنم
چندیست نامههام بدون نشانیاند
حتی خودم خودم را پیدا نمیکنم
این ماه، باورم شده در خانه نیستم
گیرم که زنگ هم بزنی، وا نمیکنم
مهدی فرجی
از پشت شیشه، برف تماشا نمیکنم
از ترس زرد بودنشان پشت پنجره
یک لحظه هم نگاه به گلها نمیکنم
این روزها از آینهها طفره میروم
با حرفهای راست مدارا نمیکنم
بیرون از این اتاق مکرّر نرفتهام
پرواز از این قفس به تماشا نمیکنم
در کفشهام شوق خطر خاک میخورد
پای سفر ندارم اگر پا نمیکنم
چندیست نامههام بدون نشانیاند
حتی خودم خودم را پیدا نمیکنم
این ماه، باورم شده در خانه نیستم
گیرم که زنگ هم بزنی، وا نمیکنم
مهدی فرجی
۹۶/۱۱/۰۴