هم‌قافیه با باران

این پیاده می شود، آن وزیر می شود

دوشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۰۵ ب.ظ
این پیاده می شود، آن وزیر می شود
صفحه چیده می شود، داروگیر می شود

این یکی فدای شاه، آن یکی فدای رخ
در پیادگان چه زود مرگ و میر می شود

فیل کج روی کند، این سرشت فیل هاست
کج روی در این مقام، دلپذیر می شود

اسب خیز می زند، جست و خیز کار اوست
جست و خیز اگر نکرد، دستگیر می شود

آن پیاده ضعیف راست راست می رود
کج اگر که می خورد، ناگزیر می شود

هر که ناگزیر شد، نان کج بر او حلال
این پیاده قانع است، زود سیر می شود

آن وزیر می کشد، آن وزیر می خورد
خورد و برد او چه زود چشمگیر می شود

ناگهان کنار شاه خانه بند می شود
زیر پای فیل، پهن، چون خمیر می شود

آن پیاده ضعیف عاقبت رسیده است
هر چه خواست می شود، گر چه دیر می شود

این پیاده، آن وزیر... انتهای بازی است
این وزیر می شود، آن به زیر می شود...

محمد کاظم کاظمی
۹۴/۱۰/۲۸
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران