هم‌قافیه با باران

این چشم ها به راه تو بیدار مانده است

چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۱۸ ب.ظ

این چشم ها به راه تو بیدار مانده است

چشم انتظارت از دم افطار مانده است

برخیز و کوله بار محبت به دوش گیر

سرهای بی نوازش بسیار مانده است

با تو چه کرده ضربه آن تیغ زهر دار

مانند فاطمه تنت از کار مانده است

آن قدر زخم ضربه دشمن عمیق هست

زینب برای بستن آن زار مانده است

آرام تر نفس بکش آرام تر بگو

چندین نفس به لحظه دیدار مانده است

از آن زمان که شاخه یاست شکسته شد

چشمت هنوز بر در و دیوار مانده است

سی سال رفته است ولی جای آن طناب

بر روی دست و گردنت انگار مانده است

می دانی ای شکسته سر آل هاشمی

تاریخِ زنده در پی تکرار مانده است

از بغض دشمنان به تو یک ضربه سهم توست

باقی آن برای علمدار مانده است


محسن عرب خالقی

۹۴/۰۴/۱۷
هم قافیه با باران

نظرات  (۱)

آرزو دارم در این شب های عزیز ....ناخواسته به دست آورید،،، آنچه را که بیصدا از قلبتان گذر کرده است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران