ای اُم ابیها و ابوها بِفداها
جمعه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۴۰ ب.ظ
ای اُم ابیها و ابوها بِفداها ...
والفجر فدای تو و والشمسُ ضحها
با چادرِ خاکی چه کسی رفته عروسی
سوگند به واللیل فقط دختر طاها
تا گریه اش افتاد خداوند غضب کرد
خندید و خداوند فَیرضی لِرِضاها
هر ثانیه را تا سحرِ نیمه شب قدر
گشتیم و نجستیم بگردیم کجاها
فرزند تو دنبال تو تا کرب و بلا رفت
یعنی که در این راه بلاهاست بلاها
یا رب همه دستِ من و دامان بلندش
چشم من و خاکِ قدمش بارالها
زیرا که ملائک همگی خادم اویند
زیرا که مسِ فضه ی اویند طلاها
یک روز تو با یوسف گم گشته می آیی
روزی که به سوی تو شود قبله نماها
مهدی جهاندار
۹۵/۰۲/۰۳