ای باتو در آمیخته چون جان، تنم امشب!
جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۰۹ ق.ظ
ای باتو در آمیخته چون جان، تنم امشب!
لعلت گلِ مرجان زده بر گردنم امشب!
مریم صفت از فیض تو ای نخل برومند!
آبستن رسوایی فردا، منم امشب!
ای خشکی پرهیز که جانم ز تو فرسود!
روشن شودت چشم، که تر دامنم امشب!
مهتابی و پاشیده شدی در شب جانم
از پرتوِ لطفِ تو چنین روشنم امشب !
آن شمع فروزنده ی عشقم که بَرد رشک
پیراهن فانوس، به پیراهنم امشب
گلبرگ نیم ! شبنم یک بوسه بسم نیست
رگبار پسندم ! که زگل خرمنم امشب
آتش نه، زنی گرم تر از آتشم ای دوست!
تنها نه به صورت، که به معنی زنم امشب!
پیمانه ی سیمین تنم، پُر مِیِ عشق است
زنهار از این باده، که مرد افکنم امشب !
سیمین بهبهانی
۹۵/۰۲/۱۰