هم‌قافیه با باران

ای بی کرانِ سبزترین از خزان نگو

يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۰۹ ب.ظ

ای بی کرانِ سبزترین از خزان نگو
با من بمان و هیچ زمان از زمان نگو

با من بمان و گوش کن این شعرِ تازه را
جانِ من امشب از غم و سودای نان نگو

گفتی جدایی است سرانجامِ عاشقی
امروز فرق می‌کند از باستان نگو

با این که با صدای "بنان" می شناسمت
این جا بمان همیشه و از "کاروان" نگو

از خاطرات مشترک امشب سوال کن
در خلوت شبانه‌ام از این و آن نگو

گفتم که دوست دارمت ای سبزِ بی کران
گفتی خزان شده‌ست، برو داستان نگو !


جویا معروفی
۹۴/۰۴/۰۷
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران