ای تمام رودهای جاری از دستانِ تو
سه شنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۰۱ ق.ظ
ای تمام رودهای جاری از دستانِ تو
زردیِ رویِ جهان و زعفرانستانِ تو
آتش تو در جمودِ ذات اشیا شعله زد
زندگی بخشید برباغ جهان، باران تو
در حریق سبز جنگل رفت ابراهیمِ گل
شد گلستان در گلستان جنگل از فرمان تو!
ازسماع ناتمامش نور می بارد هنوز
هست خورشیدِ سخاوتمند دست افشانِ تو
آسمانها و زمین آیینه زارِ حیرت است
برگ سبز کوچکی کافی ست بر برهان تو
آفرینش با تمام وسعت افلاکی اش
هست یک دامن نیاز و دست بر دامان تو
یدالله گودرزی
۹۵/۰۳/۲۵