هم‌قافیه با باران

ای شعله فراق مرا بی امان بسوز

پنجشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۱۴ ب.ظ

ای شعله فراق مرا بی امان بسوز
ای دل تو نیز بشکن و تا می توان بسوز

ای فکر ناله سر کن و آتش شو ای قلم
ای مغز شعله ور شو و ای استخوان بسوز

عطر و ضریح شاه دل است و سرشک من
ای اردهال گریه کن ای اصفهان بسوز

حیف است ای دل از غم دنیا گداختن
همت کن و ز غربت شاه جهان بسوز

چون شمع آب شو چو شرر پاره پاره شو
بر اهل بیت وحی چنین و چنان بسوز

معجر نماند و ماند دو چشمی پر از سرشک
ای کعبه بی لباس شو ای ناودان بسوز

افتاد شاه و ناله زینب به عرش رفت
آه ای زمین به خاک شو ای آسمان بسوز

بر نیزه تکیه داد چو یاری به بر ندید
ای دوش عرش شرمی زین داستان بسوز

فریاد العطش ز بیابان کربلا
از آسمان گذشت پس ای آسمان بسوز

معنی جواب آن غزل صائب است این
پروانه مرا ز نظرها نهان بسوز

محمد سهرابی

۹۵/۰۷/۱۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران