ای طرّهات «کَلَف به رخِ آفتابکن»
چهارشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۵۱ ب.ظ
ای طرّهات «کَلَف به رخِ آفتابکن»
روی تو «آفتاب و مه اندر نقابکن»
تیر نگاهِ چشم تو «رستم به غمزه دوز»
مویت «کمندِ گردن افراسیابکن»
آهوی جانشکار دو چشمت به گاهِ خشم
از یک نگاه تند، «دلِ شیر آبکن»
آوخ، ز دست مردمِ چشمت فتادهاند
دنبال «خانۀ دلِ مردم خرابکن»...
مرد و زنِ قجَر بود این فرقِشان که هست
آن «مملکت خرابکن»، این «دل خرابکن»
نابود باد خسرو آن کشوری که خواست
بیگانه در قلمرو، «مالکرقابکن»
بربادرفته باد هر آن مجلسی که هست
خاکش «وکیلِ خائن و دزد انتخابکن»
عارف قزوینی
۹۶/۰۷/۲۶