ای لب تــو قبله ی زنبورهــــای سومنـات
يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۵۹ ب.ظ
ای لب تــو قبله ی زنبورهــــای سومنـات خنده ات اعجاز شهناز است در کرد بیات مطلع یک مثنویِ هفت مَن زیبایی ات ابــــروانت، فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلات من انار و حافظ آوردم، تو هـــم چایـــی بریز آی می چسبد شب یلدا هل و چایی نبات جنگل آشوب من ای آهوی کوهستان شعر این گـوزن پیــر را بیـــــچاره کرده خنده هات می رود، بومی کشد، شلیک، مرغی می پرد گردنش خــم مــی شود، آرام می افتد به پات گرده اش می سوزد و پلکش که سنگین می شود می کشد آهـــی، کـه آهــو... جان جنگل به فدات سروها قد مـــی کشند از داغــــی خــون گوزن عشق قل قل می زند از چشمه ها و بعد، کات: پوستش را پوستین کـرده زنــی در نخـــجوان شاخ هایش دسته ی چاقوی مردی در هرات حامد عسکری
۹۴/۰۳/۲۴