ای ناز تو تا نیمه ی پاییـز رسیـده!
يكشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۰۳ ب.ظ
ای نــاز تو تا نیــمــه ی پاییـــــز رسیــده!
ای سرخ لبـت با مــی لبــــریز رسیــده!
زلف تو هواخواه کدامین شب ابری ست
کاین گونه پریشان و غم انگیـز رسیــده؟
زیبـــاتر از آنــی که رهـــایت کنــــم،امــا
دیر آمـــــــده ای، دوره ی پرهیز رسیـده
جــان و تــن مـن امـــت پیغمــبر دردنـــد
بــر مـن دم ویرانگر چنگیـــــــــز رسیــده
ای قونـــیه تا بلخ به غوغای تو مشغــول
بشتاب، که شمــس تو به تبریز رسیده
کم گـریه کـن،آتش زدن بـاغ گناه است
ای ســرخی چشم تــو به پاییز رسیده!
لبخند بزن،لب که به هم می زنی انگار
یک سوره ی زیبا به خطی ریز رسیــده
ناصر حامدی
۹۳/۱۱/۲۶
خیلی قشنگ بود