ای یار جفاکردهی پیوندبریده
شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۲۸ ب.ظ
ای یار جفاکردهی پیوندبریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهنآلودهی یوسفندریده
ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانهی مجنون بهلیلینرسیده
در خواب گزیده لب شیرین گلاندام
از خواب نباشد مگر انگشت گزیده
بس در طلبت کوشش بیفایده کردیم
چون طفل دوان در پی گنجشک پریده
مرغ دل صاحبنظران صید نکردی
الا به کمانمهرهی ابروی خمیده
میلت به چه ماند؟ به خرامیدن طاووس
غمزهت به نگهکردن آهوی رمیده
گر پای به در مینهم از نقطهی شیراز
ره نیست، تو پیرامن من حلقه کشیده
با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد
رفتیم دعاگفته و دشنامشنیده
روی تو مبیناد دگر دیدهی سعدی
گر دیده به کس بازکند روی تو دیده
سعدی
۹۵/۰۵/۰۹