بادها دارند حسِّ ماندنت را می برند
چهارشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۴۴ ب.ظ
بادها دارند حسِّ ماندنت را می برند
روزهای بی تو بودن..آه...وحشت آورند
جذر و مدّی بغض در چشمت به پا کرده ست که
این چنیــن چشمانت از اروند طوفانــی ترند
قهرمـــان ماجرای ما فقط چشمان توست
گیسوانت را ببند؛این ها سیاهی لشکرند!
من به پایان رسالت معتقد هستم ولی
چشمهایت منشــأ پیغمبرانـــی دیگرند
کشتی ام بی ناخدا، آغوشِ گرمت اسکله ست
دستهایت شرجی شبهــای خیسِ بندرند
در تنم جا ماندی و هر لحظه شاعرتر شدم
شاعری که واژه هایش راهکارِ آخَرند...
۹۴/۰۱/۲۶