هم‌قافیه با باران

باز در من، ترانه ای گل کرد

دوشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۰۵ ب.ظ

باز در من، ترانه ای گل کرد
بر دلم ریخت لحظه ی نابی
دستی از ناگهان، فرود آورد
بر رگِ سازِ خفته، مضرابی

باز امشب چه خلوتی دارم
با دلِ خسته وار و خاموشم
منم و خاطرات رنگینی
منم و لحظه های نایابی :

من همانم که خواستم عمری
گردش چرخ را به هم بزنم
( ذره ای در مصاف توفانی
قطره ای در ستیز گردابی)

من همانم که آرزویم بود
قهرمان حماسه ها باشم
در دلم،آتش سیاووشی
در سرم تندبادِ سهرابی

خواستم تخته سنگ دیرین را
باز بر کام خود بگردانم
اخوان گفت :" ما نیارستیم
تو توانیش پنجه برتابی؟ "

 چه کنم با تو ای دل مغموم؟
ای همه دل سپرده بر موهوم
بس که می یابی و نمی خواهی
بس که می خواهی و نمی یابی


زندگی را ورق بزن ای دل
تا ببینم، که بودم و چه شدم
در تقلای لقمه ی نانی
به تمنای جرعه ی آبی

- آن پلنگ -آن غرورِِ صحراها  
-آن نهنگ - آن شکوهِ دریاها
آهُوی خسته ای ست در دامی
ماهیِ تشنه ای به قلّابی

نه چنان عاصی ام که آشوبم
خلوت و خلسه ی خدایان را
نه چنان عابدم که بگذارم
مرهمی روی زخمِ محرابی

من کی ام؟ آن کتاب وامانده
گفته، ناگفته. خوانده، ناخوانده
سر به سر، نکته های بیراهی
خط به خط، جمله های کژتابی

بعدِ پنجاه و یک خزانسالی
خوش،ورق می زنم گلستان را
سعدی انگار می وزد در من:
" ای که پنجاه رفت و در خوابی...!" 

محمد رضا روزبه

۹۵/۰۳/۱۷
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران