باور نمی کنم که به اوهم جفا شده
باور نمی کنم که به اوهم جفا شده
اوکه عزیزِ جان و دل مصطفی شده
اوکه امام و رهبر و مولای شیعه بود
از چه دلش به غُصه و غم مبتلا شده
مذهب به دست او به ثمرآمده بسی
مکتب به اَمرِحضرت نورش بنا شده
چندین هزار، مثل ابو حمزه ها فقط
درپای درس معرفت او گدا شده
درس وکتاب و بحث و روایات ما همه
با قال : صادقش همگی پُر بها شده
غربت شراره زَد به دل غم چشیده اش
وقتی مدینه با دل او بی وفا شده
با زهرکاری از نفس افتاده ، بی قرار
در بین حجره با غم دل آشنا شده
تنها،نه زهر کاری شده قاتلش،ولی
مسموم کین شده ، غم او منتها شده
آتش به خانه اش زَده اند و، قیامتی
در بین خانه و دل آقا بپا شده
سَجّاده را به وقت نمازش ، زِ پا او
دشمن کشیده ، باعث رنج خدا شده
با دست بسته ،ازحرمش تا که بُرده اند
اورا میان کوچه ، حرم در نوا شده
پای برهنه ، پیر زمانه ، چو بی عبا!
کی دیده دربه در وسط کوچه ها شده؟
یادِ علی غم دل و، با یادِ فاطمه
زخم دلش یکی و غم او دوتا شده
در بین کوچه ، درپی مرکب که می دوید
جانش برای فاطمه بارها فدا شده
گاهی بیادِ حیدروگاهی علی الخصوص
با یادِ زینبش دل او کربلا شده
دربین روضه ها،دل آن روضه خوان عجین..
با روضه ی حسین و تن و بوریا شده
شکرخدا که پیکرش آخر کفن شده
کِی دیگر او سرش به روی نیزه ها شده؟
تنها فقط شبیه حسین ، آن بقیع او
چندمرتبه خراب و ، یَم غُصه ها شده