باید از ابتدای این قصه
باید از ابتدای این قصه
خانه ها را خراب می کردیم
زندگی شکل دیگری می شد
ما اگر انتخاب می کردیم
بر لبت مهر خاطره زده ای
چقدر ما شبیه هم شده ایم
باید از ابتدای این قصه
عشق را غرق خواب می کردیم
رفته ام تا ته ته رویا
مثل خواهر بزرگها شده ام
غرق بازی نا تمامی که
با کف و با حباب می کردیم
غرق حوضی شبیه نقاشی
نقشه های شکار آلوچه
هر کسی طرح غصه ای می ریخت
نقشه اش را بر آب می کردیم
غرق در ضبط صوت و کاستها
لحظه ی بی مجوز خواندن
محو آن پوستر قدیمی که
می خریدیم و قاب می کردیم
شب به رویم پتو پلنگی بود
بره ها را یکی یکی می خورد
کی ،چگونه بزرگ باید شد؟
بی جهت هی حساب می کردیم
توی آن جزوه های بی منطق
جامعه برزخی مسلم بود
وسط خانگی ترین زندان
بی هدف،انقلاب می کردیم
حال تو از غزل به هم می خورد
حال من از تمام آدمها
از تمام دقیقه هایی که
غرق در اضطراب می کردیم
سعی دارم به شکل تدریجی
خواب خود را به مرگ هدیه کنم
مرگ هم شکل دیگری می شد
ما اگر انتخاب می کردیم
صنم نافع