با اشک شوق و خاک زمین گل درست کرد
يكشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۰۰ ب.ظ
با اشک شوق و خاک زمین گل درست کرد
ورزیده ات نموده و خوش-گل درست کرد !
در چشم تو برای خو دش چای تازه ریخت
از باقی گِل ات شکر و هِل درست کرد !
قدری خدا به طعم لبت فکر کرد و بعد
معجونی از شراب و هلاهل درست کرد …
خنجر کشید و زخم ظریفی به یادگار
بر چهره ات به دقت کامل درست کرد
ای وای از آن زمان که دهان باز می کند
زخمی که از تو نقل محافل درست کرد !
با خنجری که روی نگاهت به جا گذاشت
از یک فرشته مثل تو، قاتل درست کرد !
با شعر خواست نام تو را جاودان کند
یک مشت مرد عاطل و باطل درست کرد !
جایی که در خور تو بداند، زمین نداشت
در سینه های اهل زمین دل درست کرد …
ابلیس عاشق تو شد، «آدم» بهانه بود
عشق تو بود، این همه مشکل درست کرد !
۹۴/۰۱/۰۲