هم‌قافیه با باران

با این غروب از غم سبز چمن بگو

پنجشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۴:۳۴ ب.ظ

با این غروب از غم سبز چمن بگو 

اندوه سبزه های پریشان به من بگو 


اندیشه های سوخته ی ارغوان بین 

رمز خیال سوختگان بی سخن بگو 


آن شد که سر به شانه ی شمشاد می گذاشت 

آغوش خاک و بی کسی نسترن بگو 


شوق جوانه رفت ز یاد درخت پیر 

ای باد نوبهار ز عهد کهن بگو 


آن آب رفته باز نیاید به جوی خشک 

با چشم تر ز تشنگی یاسمن بگو 


از ساقیان بزم طربخانه ی صبوح 

با خامشان غمزده ی انجمن بگو 


زان مژده گو که صد گل سوری به سینه داشت 

وین موج خون که می زندش در دهن بگو 


سرو شکسته نقش دل ما بر آب زد 

این ماجرا به اینه ی دل شکن بگو


آن سرخ و سبز سایه بنفش و کبود شد 

سرو سیاه من ز غروب چمن بگو


هوشنگ ابتهاج


۹۴/۰۷/۰۲
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران